بولتن در 60: دو خواننده خاطرات خود را از مجله به اشتراک می گذارند

پیتر کتلول: «بولتن برای 40 سال همراه همیشگی من بوده است»

صمیمانه ترین تبریکات را به خودتان، سردبیران سابق، و همه روزنامه نگاران و سایر کارکنانی که بولتن را از زمان انتشار آن در سال 1962 به مدت 60 سال صادقانه حفظ کرده اند. ) و من آمدم تا به زن جوان دانشجوی پزشکی ملحق شوم که در نهایت حاضر شد همسر من شود. من صادقانه می توانم بگویم که بولتن در تمام آن مدت مرا همراهی کرده است و مرا به طور قابل اعتماد از وضعیت بلژیک – و نقش من در داخل ایالت به عنوان یک “بیگانه دوست” – و همچنین با مقادیر عظیمی از اطلاعات مفید در مورد جامعه، سرگرمی، غذا مطلع کرده است. ، سیاست، جشنواره ها و خیلی چیزهای دیگر. 40 سال همراه همیشگی من بوده است!

علاوه بر خبرساز بودن، ارزش آرشیوی نیز دارد. من در انگلستان تحصیل کردم و به عنوان کتابدار امرار معاش کردم و هنوز هم برخی از آن نسخه های “آرشیو” را دارم – پس از مرگ پادشاه بودوین در سال 1993 (“پایان یک دوره”). درباره جولی و ملیسا و مارک دوترو در سال 1996 (“چرا؟”); گزارش و محاکمه دوترو در سال 1997 (“گذر از بدبختی” و “محاکمه قرن”).

آرشیو بولتن

همانطور که در تمام آن سال ها به اشتراک خود نگاه می کنم، متوجه می شوم که خاطرات دقیق عمدتاً از دست رفته اند. من اریک کندی و شخصیت کاکنی را به یاد دارم او برای ستون خود استفاده کرد (اگر درست به خاطر داشته باشم چیزی مانند Strike a Light نامیده می شود). او بر اثر سرطان ریه درگذشت، به اعتقاد من، و هنوز هم دلم برایش تنگ شده است. من مقاله ای را که جف مید در مورد مرگ همسرش نوشت – از جمله موارد طنز آمیز، به یاد می آورم، اما غم و اندوه عمیقاً احساس می شود.

اما بولتن به عنوان منبعی از اطلاعات قابل اعتماد در طول 40 سال در حافظه و محبت های من باقی می ماند. من واقعاً از دیدن تغییر قالب آن به عنوان یک برگه خبری و نه مجله، ناراحت شدم، زیرا روزنامه نگاری با کیفیت زیادی وجود دارد که ما دیگر دریافت نمی کنیم، حتی اگر کاملاً درک کنم که محیط انتشار تغییر می کند، هزینه های اضافی افزایش می یابد. ، درآمدهای تبلیغاتی کاهش می یابد و روش های رایانه ای غیرقابل مقاومت می شوند. قالب فعلی خیلی بهتر از هیچی است، و من واقعاً امیدوارم که تولید قالب خبری تا 60 سال دیگر ادامه یابد، حتی اگر در اطراف نباشم که از آن قدردانی کنم!

آرشیو بولتن

اریک دی کویپر: “هر هفته، با افتتاح بولتن، ما شگفتی هایی داشتیم”

شصت سال پیش، ما در بروکسل زندگی می کردیم. بیشتر ما اینجا به دنیا آمدیم. ما در 20 سالگی بودیم و با حسادت به جهات دیگری نگاه می کردیم: پاریس، لندن، آمستردام…. انگلیسی ما آنقدرها هم خوب نبود، پس چرا یک مجله انگلیسی بخوانیم؟ من باید در فرهنگ لغت جستجو می کردم که “رامبلینگ” به چه معناست [The weekly Brussels Notebook column written by Rambler, a pseudonym for associate editor Cleveland Moffett].

ما از طریق The Bulletin باغ های مخفی شهرمان را کشف کردیم. به عنوان مثال، ما “کوچک کوچک مالیبران” را کشف کردیم، به ما گفته شد که بهترین چیزکیک را از کجا بخریم. ما همچنین سبک نوشتاری را کشف کردیم که به آن عادت نداشتیم. در واقع، ما متوجه شدیم که «سبک زندگی» چیست، به ساده ترین و مستقیم ترین روش: زیبایی شناسی زندگی روزمره. فکر می کنم آن زمان از این کلمه استفاده نمی شد. الان بازاریابی است. و حتی شهرها، همانطور که می دانیم، به بازار عرضه می شوند. هر هفته، با افتتاح بولتن، شگفتی‌هایی داشتیم. آنها چیزهای کوچکی در مقیاس کوچک و متوسط ​​برای کاوش بودند. این روزنامه نگاران انگلیسی پیشگام بودند، به نوعی مهاجران، کسانی که دیگر وجود ندارند. با چشم بچه ها به شهر نگاه می کردند. و به عنوان کودک، گاهی اوقات نیز کاملا انتقادی.

پس با آرزوی بهترین ها بولتن عزیز و تشکر. در کتاب آینده ام در مورد سر و صدا کردن (!) در بروکسل، Kijk. دار، کیجک! (uitgeverij Boom)، من در مورد شما می نویسم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *